همسفر مریم در دلنوشته خود از زندگی اش چنین می نویسد: در آن اوضاع نابه سامان دوچیز را خوب فهمیدم یکی این که تا قبل از آن هم شرایط زندگیم آن قدر هم بد نبوده که من تصور می کردم و این من بودم که بسیار ناسپاس بودم و دیگر اینکه انسان همیشه در هر شرایطی که هست، جای شکرش باقی است چون همیشه بدتری هم وجود خواهد داشت. حالا من بودم و یک زندگی ویرانه، ویرانه ای که تمام آوارهایش را هم دوست داشتم و نمی خواستم که رهایش کنم و می گفتم خدایا چه کار کنم؟
گزارش عملکرد لژیون 9 (کمک راهنما حدیث)
هم ,زندگی ,یکی ,تمام ,ای ,آوارهایش ,بودم و ,من بودم ,زندگی ویرانه، ,یک زندگی ,حالا من
درباره این سایت